آمار جواد و علی - کشش
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کشش

بندها را باید بست

سوی میدان باید شد

ذکر را زمزمه را سوی میدان باید برد

صمت را همهمه را سوی میدان باید برد

دل دلبر تنهاست

قلبها آرام تر

پیر از اشک جهان کرد ویران

قلب شیران جهان را ویران

دست های دشمن

قلب ظلمت زده اهریمن

همه قداره برای ایران

×××

جان چه ارزد؟

دین در خطر است

عشق در خطر است

همه واژه اقرب ز وتین در خطر است

اشک هایش

تیر را از چله پرتاب نمود

تیر بغض دشمن

بغض دیوار نم اهریمن

این نسیم از پس دیوار گریخت:

هر که آید، آید

دیو در معرکه است

آمدن، معرکه است

اسره در معرکه باد

عشق در معرکه باد

آمدن معرکه است

دین در معرکه است

همه واژه اقرب ز وتین معرکه است

معرکه گردش چشمان ولی است

معرکه غرش شمشیر علی است

-ای برادر هله از جنگ مباش

جنگ نوری ست روشن

هرزه از مرزه مشخص گردد

جنگ آتش بزند بر خرمن

کربلا چون جاریست

شود آیا این بار ؟

یک نفر بر نفرات افزایی؟

سالهاست 72 تن می جنگند

کمکم می آیی؟

-یاری از ما نرسد

یاری از یاران است

پیر تنها و غریب

چشم به خراسان است

نه

یاری از ما نرسد

من که دلبسته به این اکنونم

آه باید چه کنم؟

بروم؟ یا نروم؟

این ولی است که تنها مانده؟

چون علی است که تنها باید

-بند ها را باید بست

سوی میدان باید شد

-بند را می بندم

سوی میدان باید شد

کمیل



  • شعر، جنگ
  • نوشته شده در  دوشنبه 88/12/17ساعت  9:12 عصر  توسط جواد و علی 
      نظرات دیگران()

    آن صاحب آرای ندیده، گوینده اقوال عدیده. آن مرد ادب دارِ ادب دوست، آن کس که خورد خربزه با پوست. آن صاحب گفتار تند و تیز، در پاسخ هر سوال بگفت چیز.  آن یک ز جمع سران فتنه، آن پیرو آزادی و دشنه. آن شمارنده آرای تقلبی، همراه شیخ مهدی کروبی. آن عضو گروه نخشب طرفدار شوروی، آقا میرزا میر حسین موسوی(کثر ا... طرفداره).

    از دارندگان زمام بود و وقت انقلاب در حمام، جویای نام بود و دنبال ستاره بختش روی بام و از این رو در دام و برای اجانب رام و گویند دلیلش این که خام بود. خدایش هدایت کناد.

    نقل است روزی در کوی و برزن همی می­گشت و خلایق را نظاره همی­ می­کرد. ناگاه دید که کسی به کس دیگری گفت: "بد". میرزا از کوره در رفت و نزد کس اول شد و گفت: ای مردتیکه، بی­پدر، عوضی، نفهم، بی­شعور، احمق، خرافاتی، دروغگو، خر،... چرا فحش می­دهی؟ و آن سه نقطه سه روز و سه شب طول کشید تا به علامت سوال رسید و او بس کرد. از بس او با ادب بود و ادبش به ز دولتش.

    در خبر آمده که در کودکی چون میان او هم­سالانش دعوا بالا می­گرفت و سخت آشفته می­شد، هیچ نمی­گفت الا اینکه کاغذ و دوات برداشته قیافه او را کشیدن می­گرفت و بدین طریق حرف دل می­زد و مبارزه می­نمود. چون آتش انقلاب بالا گرفت، او را گفتند تو با انقلاب چه کار کنی؟ او هم گفت همان کنم که کردم و من هنوز در همان طریقتم. پس نمایشگاه نقاشی برگزار کرد و ساواک را از این کار او چنان خشم آمد که دیگر انقلابیون را گرفت و سیخ در چشم کرد و چوب کوفت و با ذغال قلیان سوزاند و... کشت. واین در حالی بود که آقا میرزا میرحسین سخت به مبارزات خود ادامه می­داد!

    منقول است سالیانی او را هیچ در عرصه سیاست خبری نبود. شاگردان جمع شدند که چرا نیایی؟ گفت اصرار کنید. اصرار کردند. گفت التماس کنید. التماس کردند. گفت به پایم بیفتید. شاگردان گفتند به درک، می­خواهی بیا نمی­خواهی نیا، ما رفتیم. میرزا گفت می­آیم. گفتند بیا. گفت شرط دارم. گفتند بنال. گفت: یا باید ایران چهار استان شود یا من از دین اسلام خارج شوم. گفتند این ها چه ربط دارد؟ گفت از آن جهت که من باید حتماً داماد یک استان باشم که مردم آن استان به من رای بدهند، چون مردم یک استان داماد خود را رها نمی­کنند به کس دیگر رای بدهند که! پس یا باید ایران چهار استان شود تا من بتوانم داماد همه ایران باشم و یا باید از دین اسلام خارج شوم که بتوانم سی و اندی زن بستانم و داماد سی و اندی استان گردم. شاگردان گفتند: زرشک، این که نمی­شود، پس نیا. میرزا گفت عیب ندارد، می­آیم.

    در پایان عمر او را گفتند که سه چیز گو که رستگار شویم. میرزا منقلب شده، گریه کرد و گفت: من یک عمر چیز گفتم و رستگار نشدم، شما چگونه با سه چیز گفتن رستگار خواهید شد؟ مریدان را این سخن گران آمد و آنها نیز گریه کردند به حال خود که تا بحال مرید چه کسی بودند.

    در کتاب غرر الکلم1 من رجال الکلم2 آمده است که اورا گفتند با ادب کیست؟ گفت من. گفتند نخست وزیر کیست؟ گفت: من. گفتند پیروز همه انتخابات کیست؟ گفت: من. گفتند همه چیز تمام کیست؟ گفت: من. گفتند روشنفکرترین زن ایرانی کیست؟ گفت چون من نتوانم بود پس زنِ من.

     

    پاورقی:

    1-    کلمات. جمع کلمه.

    2-    کلم. نوعی گیاه از خانواده سبزیجات. خوردن بیش از حدش در روابط اجتماعی انسان تاثیر می­گذارد.

    نوشته شده:محمد رضا شهبازی

     



  • نوشته شده در  جمعه 88/12/14ساعت  10:2 عصر  توسط جواد و علی 
      نظرات دیگران()

    طبق یک آمار اجمالی متوجه شدم که سریال "به کجا چنین شتابان" این روز ها مخاطب زیادی پیدا کرده است و بعد از پخش هر قسمت به مخاطبینش افزوده می شود. روی کرد سیاسی و اخلاقی و اجتماعی این سریال باعث می شود ریزشی موازی با رویشی داشته باشد.

    با یکی از دوستان! که طرف دار سبز ها است در این مورد صحبت می کردم که می گفت:خیلی تند است. خیلی یک طرفه است. خیلی...

    اتفاقا این سریال خیلی شیب کم و رفتار نرمی دارد. قیاس این فیلم با فیلم هایی که باید در این سی سال ساخته می شد و نشد و هم چنین قیاس آن با فیلم ها یی که ساخته شده است. ما را ناچار به تایید می کند و تشکر.

    گاهی با خودم می اندیشم بالاخره کی قرار است هجوم فرهنگ را درک کنیم. هجومی که سال ها است در حال تخریب افکار است. شاید از زمان مبارزات روحانیون و آزادی خواهان.هجوم نرم فرهنگ از زمانی شروع شد که رضا خان سعی داشت روحانیت را قشری نادان و بی تقوا معرفی کند و البته همچنان پیروان آن حضرت در صحنه اند و در فیلم های سینمایی شان طعنه ای به آخوند ها می زنند و بسیجی ها و –مطلق- قشر های مذهبی را زیر سوال می برند.

     حالا سریالی پخش می شود که تعجب مذهبی ها و مقیدها را بر انگیخته است.سریالی که در آن حین گرفتاری به روحانی مراجعه می شود. در آن غیبت مذموم است و به ادبیات فارسی احترام گذاشته می شود. اشرافی گری معنا و تقبیح می شود. اشرافیت. اشرافیتی که کمر روحیه جهادی را شکانده است.

    از احاطه اصحاب دلار بر اصحاب رسانه که صحبت شد یاد احاطه اصحاب دینار بر صحابه افتادم که "پیاز را بخرید و به بهشت بروید" و لبخندی بنشیند بر لب اصحاب دینار و دلار.

    در این چند سال آن قدر کاخ نشان دادیم که دیگر ابهت! خود را از دست داده بودند. و این جا با خانه ساده عزیز مقایسه می شود . کوخی که کاخ است و کاخی که کاهی نمی ارزد.

    سال ها فرهنگ غرب را خود تبلیغ می کردیم. فرهنگ بت پرستی. گاهی بت سنگ و چوب بود و اینک کاغذی با نخ نامرئی. غربی ها به هم این لات و عزی قسم می خورند و ما نیز به هم این. بت شکنی آمده بود و رادیو تله ویزیون را دانشگاه خوانده بود. به نظر نمی رسد بت شکن ها دانشگاه ترویج بت بخواهند. اما شد. دانشگاه ترویج پول. از پیام بازرگانی تا دعوای هدف مندی یارانه ها در اخبار. البته تشکر می کنم از زحمات شان. حد اقل این سریال زحمات هشت ساله پدران مان را بی پاسخ نگذاشته است. اما حرکت کند است. کند. حال که تلنگرکی خورده ایم و سرطان فرهنگ را در یافتیم. باید کار کرد. بعد از سی سال استفاده از نعمت انقلاب باید پذیرفت که کار عقب است. باید حزب الله ای ها وارد عرصه شوند. میدان را از منافقین هنرمند! بگیرند و نجات دهند چوب کرم خورده افکار را. باید حرکت کرد. به کجا چنین کما کان؟!!



  • به کجا چنین شتابان، اشرافیت، رسالت صدا و سیما
  • نوشته شده در  جمعه 88/12/14ساعت  9:39 عصر  توسط جواد و علی 
      نظرات دیگران()

    پوستر ... فتنه ای که در راه است!

    ببینید 8/1 مگا بایت

    دانلود در رپیدشیر

                          

     



  • فتنه، آقا، عکس، حدید صینی، پوستر
  • نوشته شده در  سه شنبه 88/12/11ساعت  7:2 عصر  توسط جواد و علی 
      نظرات دیگران()

    دو کلیپ صوتی از سخنرانی حضرت حجت الاسلام و المسلمین صدیقی در مصلای تهران(جمعه7اسفند) پیرامون مسئله ی ولایت و ولایت پذیری....حتما دانلود کنید
    کلیپ اول (810 کیلو بایت)
    کلیپ دوم (790 کیلو بایت)


  • ولایت، کلیپ، سخنرانی، حجت الاسلام و المسلمین صدیقی
  • نوشته شده در  جمعه 88/12/7ساعت  9:45 عصر  توسط جواد و علی 
      نظرات دیگران()

    گمان ما این بود که آیت الله بهجت با توجه به نوید هایی که از نزدیک بودن ظهور میدادند تا آن زمان کنار ما میماندند ...
    ولی حاج آقا صدیقی عزیز دلم امشب در مصلا خوابی را تعریف کردند...:
    آقای بهجت فرموده بودند: طاقت فتنه ها را نداشتم.
    کلیپ صوتی این مطلب(220 کیلو بایت)
    ببخشید کیفیتش یه کم  نا مطلوبه!
    صلوات جهت تعجیل در فرج و شادی روح آیت الله العظمی بهجت فراموش نشه

  • فتنه، کلیپ صوتی، آیت الله بهجت، آیت الله صدیقی
  • نوشته شده در  جمعه 88/12/7ساعت  9:24 عصر  توسط جواد و علی 
      نظرات دیگران()

    ببخشید با تاخیر این پست رو میذارم!
    سخنان حضرت حجت الاسلام و المسلمین جاودان روز چهارشنبه 5 اسفند در حوزه آیت الله مجتهدی (ره) در مورد 9 ربیع و چگونه برپا داشتن این عید:
    دانلود فایل صوتی سخنرانی(3062کیلو بایت به مدت 24 دقیقه)

    ...اگر مجلسی داریم، کاری می‌کنیم برای هوی و هوس. اسم دین روی آن نگذاریم. اسم رضایت خدا نگذاریم.  اسم حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) روی آن نگذاریم. پاکترین موجود عالم حضرت زهرا (سلام الله علیها) از کارهای قبیح ما راضی می‌‌شود؟ بدتر از این حرف نمی‌شود زد. این حرف از کشتن حضرت صدیقه بدتر است. من یک لفظ ، عمل، رفتار قبیح، شرم‌آور انجام بدهم و بگویم این باعث شادمانی حضرت زهرا (سلام الله علیها) می‌شود. شما برو هر گناهی می‌خواهی انجام بده اما این را نگو. قدیم ما عید را به کثافت کاری نمی‌گذراندیم. مجلس شادمانی باید صحیح باشد. ذره‌ای خلاف شرع و خلاف اخلاق نباشد. که خدا راضی بشود. مثلا صلوات بفرستیم (اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و لعن اعدائهم) باور کنید هزارتا حاجت هم بخواهید اینطوری می‌شه به دست آورد. هیچ اسمی نبریم. هیچ خصوصیتی. که کاملاً جوانب رعایت شده باشد. آن وقت ببینید حاجتتان برآورده می‌شود یا نه.  



  • حجت الاسلام و المسلمین جاودان، عید الزهرا، کلیپ صوتی
  • نوشته شده در  جمعه 88/12/7ساعت  1:36 عصر  توسط جواد و علی 
      نظرات دیگران()

    <      1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    بچه ها پشت معبر گیر کردن...
    مدرس به ما درس داده!
    کهیعص
    خیال پردازان
    ابکی علی یوم البکا
    عالم با عمل
    خدا میخواهیم
    [عناوین آرشیوشده]